Google

در این وبلاگ
در کل اینترنت
وبلاگ-کد جستجوی گوگل
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
روزى دو گونه است : روزیى که آن را جویى ، و روزیى که تو را جوید و اگر پى آن نروى راه به سوى تو پوید . پس اندوه سال خود را بر اندوه روز خویش منه که روزى هر روز تو را بس است . پس اگر آن سال در شمار عمر تو آید ، خداى بزرگ در فرداى هر روز آنچه قسمت تو فرموده عطا فرماید و اگر آن سال در شمار عمر تو نیست ، پس غم تو بر آنچه از آن تو نیست چیست ؟ و در آنچه روزى توست هیچ خواهنده بر تو پیشى نگیرد ، و هیچ غالبى بر تو چیره نشود ، و آنچه برایت مقدر شده تأخیر نپذیرد . [ این گفتار پیش از این در آنجا که سخن از این باب بود گذشت لیکن در اینجا روشن‏تر و گسترده‏تر است ، بدین رو بر قاعده‏اى که در آغاز کتاب نهادیم آن را از نو آوردیم . ] [نهج البلاغه]
 
شنبه 91 دی 30 , ساعت 4:15 عصر

پسر کوچکی وارد داروخانه شدکارتنی را به سمت تلفن هل داد. روی کارتن رفت تا دستش  به دکمه های تلفن برسد و شروع کرد به گرفتن شماره ای هفت رقمی.
مسئول داروخانه متوجه پسر بود و به مکالماتش گوش داد.

پسرک پرسید:خانم می توانم خواهش کنم کوتاه کردن چمن ها را به من بسپارید؟
زن پاسخ داد: کسی هست که این کار را برایم انجام می دهد

 

پسرک گفت: خانم من این کار را نصف قیمتی که او می گیرد انجام خواهم داد.

زن در جوابش گفت: از کار این فرد کاملا راضی ام.
پسرک بیشتر اصرار کرد و پیشنهاد داد: من پیاده رو و جدول جلوی خانه را هم برای تان جارو می کنم در این صورت شما در یکشنبه زیبا ترین چمن را در کل شهر خواهید داشت.
مجددا زن پاسخ منفی داد.
پسرک در حالی که لبخندی بر لب داشت گوشی را گذاشت.
مسئول داروخانه که به صحبت های او گوش داده بود به سمتش رفت و گفت: پسر از رفتارت خوشم می آید، به خاطر این که روحیه ی خاص و خوبی داری،دوست دارم کاری به تو پیشنهاد بدهم.
پسر جوان جواب داد: نه ممنون، من فقط داشتم عملکردم را می سنجیدم،‌من همان کسی هستم که برای این خانم کار می کند.

” عملکرد شما باعث استحکام شما خواهد شد “

این مطلب را به اشتراک بگذارید:


لیست کل یادداشت های این وبلاگ